تا پیش از انقلاب مشروطه، وضعیت زندگی در شهر و روستا تفاوت زیادی با هم نداشت و در هر دو، زندگی برپایه کشاورزی، دامداری و شغلهای وابسته به آنها در جریان بود، اما با ظهور صنایع جدید، مشاغل جدید نیز ایجاد شد و در شهرها بهمرور زندگی از وابستگی به کشاورزی و دامداری درآمد.
بدینگونه بافتهای شهری نیز تغییرات بزرگی را به خود دیدند و در مرحله اول، بخشهایی که با وجود قرار داشتن درون برجوباروی شهر، کاربری کشاورزی و دامداری داشتند، تغییرکاربری دادند و ابتدا به ساختارهای وابسته به حکومت یا مجموعههای صنعتی مشمول حمایت حکومت و سپس به ساختارهای مسکونی و تجاری تبدیل شدند.
ایجاد نخستین فرعیهای غیربنبست کوچه شهید سالاریمقدم کنونی (فرعیهای شماره ۲ و ۳) دستخوش اینگونه تغییر بوده است؛ فرعیهایی که هرچند توسط محور اصلی سالاریمقدم (قراولخانه قدیم) به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شدهاند، داستان ایجاد و سپس بقایشان درهم تنیده است.
مسیر مدنظر ما هرچند اکنون بهدلیل تقطیع در نقشههای شهری با دو شماره ۲ و ۳ شناخته میشود، به نام کلی سالاریمقدم معروف است که در طول عمر بیش از صدساله خود، نامهای مختلف دیگری را هم تجربه کرده است. نخستین نام ثبتشده برای این کوچه در نقشههای موجود شهری، «خندق» است. دلیل این نامگذاری هم برگرفته از خندقی است که در گذشته برای محافظت از شهر، دورتادور حصار شهر کنده بودند.
در همین حال بهدلیل ایجاد ساختمان قزاقخانه شهر در ابتدای فرعی شماره ۲ (درست فضای آتشنشانی کنونی و زمین پشت آن) در مکاتبات دولتی، از این محور با نام کوچه «قزاقخانه» نام برده شده است؛ البته مشهدیها در این دوره زمانی (دهههای نخست سده چهاردهم خورشیدی) این کوچه را به نام کوچه «پایبهره» یا «پشتبهره» نیز میشناختند.
همچنین نامیده شدن راسته کوچه سالاریمقدم کنونی به نام کوچه قراولخانه، باعث شده بود این دو فرعی هم با نام قراولخانههای شماره ۲ و ۳ شناخته شوند. این نامها تا سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب استفاده میشد، اما با شهادت «محمدربانی (از ساکنان قدیمی کوچه)» بخش نخست کوچه سالاریمقدم ۲ به نام وی مزین شد و اندکی بعد هم بخش انتهایی کوچه با شهادت دیگر ساکن این کوچه، «شهید علی دریغ» نام گرفت.
کوچه شهید دریغ در سالهای دور با نام «شترخون» هم شناخته میشده است. این اسم که بهدلیل وجود محلی برای نهر یا همان کشتن شتر در این محدوده بر آن گذاشته شده بود، هنوز هم در بین برخی قدیمیهای محل، برای نشان دادن کوچه سالاریمقدم ۲ بهکار میرود. این بخش البته در برخی اسناد، ازجمله قبضهای برق و آب قدیمی با نام کوچه «باغدولاب» نیز ثبت شده است.
ازسوی دیگر در ابتدای بخش انتهایی کوچه سالاریمقدم ۳ بهدلیل ختم شدن آن به کوچه وحدت ۲۳، تابلوی وحدت ۱/ ۲۳ نیز نصب است و همچنین یکی از فرعیهای کوچه سالاریمقدم ۲ باتوجهبه ختم شدن به وحدت ۱۹ این نام را در تابلوی ابتدای خود دارد.
اسناد و نقشههای موجود از بافت قدیمی مشهد نشان میدهد که این محدوده تا میانه سده سیزدهم خورشیدی، غیرمسکونی بوده است؛ آنچنانکه اراضی آن در نقشه دالمج بهصورت زمینهای قرارگرفته در پای دیوار دور شهر ترسیم شده است و اسناد موجود از آن زمان هم کاربری این زمینها را مزروعی و چند قطعه را هم دامداری دانستهاند.
این امر را برخی سکنه قدیم محدوده نیز به نقل از اجداد خود تأیید میکنند و مدعی هستند که در بخش میانی کوچه (محدوده منتهی به وحدت ۱۹)، بنای یک گاوداری سنتی بزرگ که در بین مردم به نام «گاوداری حاجیماستی» شناخته میشده، وجود داشته است.
این کوچه در نقشه ۱۳۰۳ هرتسفلد نیز تاحدی مشخص شده و گواهی است بر تغییرکاربری بخش مهمی از زمینهای کنار دیوار شهر در فاصله زمانی حدود پنجاه سال. در این نقشه، کوچه مدنظر، مسیری است که از محدوده کنونی وحدت ۲۳ آغاز میشود و با چند شکست کوچک در بدنه، اندکی پس از کوچه وحدت ۱۹، با اتصال به کوچهای منشعبشده از کوچه حوضخرابه، در محدودهای که اکنون به نام میدان «محله راد» شناخته میشود، به پایان میرسد.
کوچه گفتهشده در این نوشتار، بیشترین تغییر ساختاری خویش را در دوران حکومت پهلویها به خود دیده است. برابر نقشه سال ۱۳۲۵ مشهد، این مسیر دارای چهار فرعی شرقی و هفت فرعی غربی بوده است که دو فرعی شرقی و سه فرعی غربی آن بنبست بودهاند.
دو فرعی غیربنبست شرقی بههم پیوسته بودند و به وحدت ۱۹ کنونی ختم میشدند، اما از بین چهار فرعی غیربنبست غربی، یک فرعی به کوچه صابونپزخانه، دو فرعی به کوچه حوضخرابه و یک فرعی هم به قراولخانه ۴ منتهی میشده است.
وضعیت اجتماعی کوچه بهمرور زمان تغییرات چشمگیری مییابد. درواقع در سالهای نخستینِ پس از جمع شدن قزاقخانه از این محدوده، شرایط زندگی در آن کمی سخت شد؛ به همین دلیل برخی مشهدیهای ساکن کوچه به نقاط دیگر مهاجرت کردند و مهاجران کرمانی و یزدی و بیشتر سیستانی، ساکن پلاکهای مسکونی این محدوده شدند.
اتفاقی که در سالهای بعد هم برای پلاکهای بزرگ صنعتی کوچه رخ داد. در آن دوره، اینجا اغلب به صنایعی، چون دباغی و صابونپزی و فلزکاری اختصاص داشت؛ البته پلاکهای کشاورزی و دامداری آنهم به مسکونی تغییرکاربری دادند؛ آنچنان که یکی از فرعیهای مهم این محدوده به خاندان بزرگ سیستانیالاصلِ «رئیسالساداتیها» اختصاص پیدا کرد و به نام آنها یعنی کوچه «رئیسالساداتیها» شناخته شد.
شرایط کوچه قزاقخانه قدیم در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب تا آغاز اجرای طرح بهسازیونوسازی پیرامون حرم رضوی، تغییر چندانی را به خود ندیده است، اما با آغاز اجرای این طرح، وضعیت کوچه تغییر بسیاری کرد. پس از این دوران بود که برخی پلاکهای قدیمی کوچه (بهویژه در مجاورت کوچه حوضخرابه و محله راد) تخریب و بهجای آنها پروژههای اقامتی ساخته شدند.
اکنون بیشتر منازل باقیمانده در کوچه سالاریمقدم ۳ دراختیار ساکنان غیربومی است، اما قدیمیهای این محدوده همچنان بیشتر در منازل سالاریمقدم ۲ به سکونت خود ادامه میدهند.
ناگفته نماند با اینکه بیشتر بناهای بخش شرقی سالاریمقدم ۳ تحتتأثیر مجاورت با بازارهای بخش انتهایی خیابان نوابصفوی کاربری انباری پیدا کردهاند، ولی در بخش دیگر کوچه (سالاریمقدم ۲) پس از زمین متعلق به شهرداری و آتشنشانی، مهمترین کاربری غیرمسکونی این محدوده، مربوطبه زائرسراهای مذهبی شهرهای استان یزد است.
شاخصترین خاندانهای ساکن کوچه قزاقخانه، خاندان بزرگ رئیسالساداتی هستند. این خاندان از نخستین روزهای پس از مهاجرت از زابل به مشهد، در محدوده میانی کوچه سالاریمقدم ۲ ساکن شدند و هنوز هم بیشتر آنان در این محدوده حضور دارند؛ البته برخی اعضای این خاندان که سیدابراهیم رئیسی (رئیس جمهور وقت) هم جزو آنهاست، با نام خانوادگی «رئیسی» یا «رئیسیون» شناخته میشوند.
دیگر خاندان شناختهشده کوچه، خانواده ربانی هستند که نام فرزند شهیدشان بر بخشی از کوچه گذاشته شده است. از خاندان دریغ که بخش دیگر کوچه به نام فرزند شهیدشان علی دریغ مزین شده است، نیز باید نام برد؛ هرچند که آنها پس از تخریبهای رخداده در دو دهه اخیر، از این کوچه مهاجرت کردند.
خاندانهای نصراللهی، نوروزی، رضاطلب، صادقی و جاودانی را هم باید از قدیمیهای قزاقخانه دانست که برخی از اعضای آنها اینجا را ترک نکردهاند و هنوز در آن سکونت دارند.
* این گزارش سهشنبه ۲۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۱۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.